- خواننده : رضا یزدانی
- نام قطعه : دایناسور
- تاریخ انتشار : ۲۱ شهریور ۱۴۰۳
- دسته بندی : تک آهنگ
متن آهنگ دایناسور
گریه کردی خیس شد چشمم من یه افسانه ی افسردم
تو همیشه بد میاوردی من همیشه شکست میخوردم
این تمام واقعیت بود از خودم که در نیاوردم دایناسور شدم
تو این برزخ عصر یخبندونو کم دارم توی هیر و ویر بی چتری
من فقط بارونو کم دارم یه گسل لرزیده توو قلبم
چه شباهتی به بند دارم متاسفم برای کی وقتی بد شب
شبه اینجا تو به من نزدیکی و دوری اینه ی محدبه اینجا
وسط شلختگیهاشم همه چی مرتبه اینجا
منو ببر به یه رویای تازه بذار تا جون بگیره این جنازه
میخوام دیوونگی کنم یه شهرو با دوست دارمای بی اجازه
منو ببر به طعم خوب گیلاس ببر یه جای دور از سایه ی داس
کنار تو همین تهران دودی واسه من بهترین شهر تماشاس
• ♫ • ♫ •
زندگی و ابتذالش دیگه شورش رو درآورد رو زبون شهر افتاد
از روی تبلیغات بیلبورد تیم ما خوب بازی می کرد روی
ضده حمله گل خورد کی می خواد قدم بزاره روی اعصاب نداشتم
من تو رو هر شب می بینم وسط خواب نداشتم
پاتو بد راهی گذاشتی پاتو بد راهی گذاشتم
سر به ابتذال گفتن نمی ده حرف نگفته هر کسی عقب عقب
رفت از همه جلو می اوفته کفش های اینجا کفش های کی جفته
منو ببر به یه رویای تازه بذار تا جون بگیره این جنازه
میخوام دیوونگی کنم یه شهرو با دوست دارمای بی اجازه
منو ببر به طعم خوب گیلاس ببر یه جای دور از سایه ی داس
کنار تو همین تهران دودی واسه من بهترین شهر تماشاس